بگذارید پدرانه بنویسم!

ساخت وبلاگ
تبارشناسی تضعیف علم در ایراندکتر علی میرزامحمدی (جامعه شناس)روزنامه آفتاب یزدتضعیف علم در ایران نتیجه تهدید استقلال علم با سیطره اقتصاد، سیاست و ایدئولوژی بوده است. این نوشتار به نقش هر کدام از این متغیرها می پردازد.سیطره اقتصاد بر علم: نتیجه استیلای اقتصاد بر علم آن است که نهادهای مبتنی بر دانش مانند مدارس، موسسات پژوهشی و دانشگاه‌ها تنها بر اساس سود و زیان مالی و منافعی که برای متولیان آنها دارد بازتعریف می‌شوند. این تفکر موجب می‌شود نهادهای علمی به خودتخریبی پایه‌های وجودی خویش اقدام نمایند و از «اصول ضرورت کسب شایستگی های ورود به نهادهای علمی» عقب نشینی کنند. این عقب نشینی نخستین بار در مقطع ابتدایی آموزش و پرورش کلیک خورد. به این معنا که آزمون‌های پایانی مقطع ابتدایی از شکل نظارت رسمی و نهایی، خارج شدند و کسب مدرک در آنها با تساهل و مدارا در نمره دهی اهمیت پیشین خود را از دست داد. این مساله علاوه بر سیطره تفکر اقتصادی بر آموزش و پرورش، توجیهات روانشناختی نیز داشت و بر این شعار متکی بود که «کم‌سوادی بهتر از بی سوادی است». این عقب نشینی، بعدها به مقطع راهنمایی ( یا دبیرستان دوره اول) رسید و چندی بعد تنها به نظارت رسمی و کنترل شده درآزمون پایانی دیپلم بسنده شد. بماند که این سنگر کسب شایستگی‌های علمی نیز با افزودن تبصره‌های مختلف ارفاقی، در عمل، به دست تفکر اقتصادی فتح گردید.باز شدن فیلترها و سدهای کسب شایستگی‌های علمی موجب شد افرادی که در سنین پایین باید از تونل آموزشی خارج و به بازار کار و کسب مهارت شغلی وارد می شدند، به ماندگاری در تونل آموزشی تشویق شوند و به تدریج انتظاراتی در خود آنها و جامعه شکل بگیرد که با توانمندی‌ها و علایق واقعی آنها تناسبی ندارد.فاجعه علمی زمانی ت بگذارید پدرانه بنویسم!...
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1402 ساعت: 12:12

تنهایی اجتماعی ایرانیاندکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)آفتاب یزددرباره تاثیرات رکود اقتصادی چند سال اخیر مطالب زیادی ارائه شده است که مهمترین آنها گسترش فقر، تضعیف طبقه متوسط و سقوط طبقات متوسط به طبقات پایین، و گسترش آسیب‌های اجتماعی است. در این میان،کمتر به تنهایی در حال تشدید افراد و دوری ناخواسته و فاصله‌گیری اجتماعی آنها از همدیگر توجه شده است.تنهایی اجتماعی نتیجه تضعیف پیوند فرد با جامعه است. به اعتقاد هرشی( Hirschi ) جامعه شناس آمریکایی پیوند فرد با جامعه از طریق چهار جزء دلبستگی به افراد و نهادها، تعهد به اهداف مقبول جامعه( ارزشها)، درگیر بودن در فعالیت های روزمره، و باور به اعتبار اخلاقی تقویت می‌شود. بر این اساس هر عاملی که ساختار این چهار جزء و پیوند آنها را با فرد تضعیف کند می‌تواند آسیب‌های مختلفی به همراه داشته باشد که تنهایی اجتماعی یکی از مهمترین آنهاست.رکود اقتصادی ناشی از اثرات تحریم‌ها و تشدید این رکود در دوران کرونا، موجب شده است که افراد به صورت ناخواسته از همدیگر فاصله بگیرند. مهمترین جلوه های این فاصله‌گیری و تنهایی اجتماعی عبارتند از :مناسک و آیین ها: با تضعیف قدرت خرید و توانایی مالی خانواده‌ها، دامنه دعوت از افراد فامیل، دوستان، آشنایان، همکاران، و همسایگان برای مشارکت در مناسک و آیین‌ها مانند جشن عروسی ، جشن تولد، جشن فارغ التحصیلی، جشن فراغت از خدمت سربازی، جشن عروسی، شام یا نهار مراسم ختم، و نظایر آن بسیار کاهش یافته است. این فاصله‌گیری دو طرفه است؛ یعنی هم افراد دعوت کننده تمایلی به افزایش دامنه دعوت از میهمان ندارند و هم افراد مدعو تمایل چندانی برای شرکت در مناسک و مهمانی‌ها ندارند؛ چرا که فشار اجتماعی از این حضورها انتظار حرکتهای جبرانی مانند بگذارید پدرانه بنویسم!...
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 49 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1402 ساعت: 22:28